بسم رب العالمین و غیاث المستغیثین
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
هرگز برای دوست داشتن پایانی نیست
من خدای آسمان را- کهکشان را دوست دارم
من پل رنگین کمان را - آفتاب مهربان رادوست دارم
ابرهای پر ز باران- کوهساران- ماهتاب و لاله زاران
من تمام مردم خوب جهان را دوست دارم
عاشقان ناتوان را- عشق های بی امان را- من تمام
شاپرکهای جهان را دوست دارم
دوستی های نهان را- خنده های ناگهان را- بوسه های
صادق و سرشارمان را- من تمام درد های تلخ و شیرین
جهان را دوست دارم
مادران را - آرزوهای عزیز و خو بمان را- قلبهای
پاکشان را-اشکهای نابشان را- دستهای گرمشان را
حرفهای از صمیم قلبشان را- شوروشوق چشمشان را
من تمام ساکنان قلبهای عاشقان را دوست دارم
من دروغ بچگان را- شیطنتهای همیشه بکرشان را
رازشان را- پاکی احساسشان را- خنده های شادشان را
بادبادکهای قشنگ و نازشان را- دستهای کوچک و
پربارشان را- هر نگاه خالی از نیرنگشان را- اعتماد
خالی از تردیدشان را- من تمام شیطنتهای جهان را دوست دارم
سایه های کاج های مهربان را- بید مجنون ها و برگ
نازشان را- سروها و قامت رعنایشان را- نخلها و ارتفاع
نابشان را- تاکها و مستی انگورشان را- سر کشی های
شراب و ... راستی من تمام درختان انگور جهان را دوست دارم
نازهای معشوقان زمان را- دل شکستنهای بی منظورشان
را- بوسه های گرمشان را- قهرهای تلخشان را- آشتیهای
زود هنگامشان را- عشقهای آتشین و پر رنگشان را
قلبهای بی تاب و تنگشان را- آشنایی های پرلبخند شان
را و خداحافظی های پر اشکشان را- گریه های شوقشان
را- ضربه های قلبشان را- حرفهای بی حد و مرزشان
را- من تمام عشق های جاودان را دوست دارم
لیلی و مجنونمان را- خسرو و شیرینمان را- کوه کن
فرهادمان را....یادم آ مد من خدا را وخودم را وجهان را
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم
می پرستم.....